دیکشنری طنز فارسی به فارسی و تاریخچه تقلب!
دبستان: روزهای خوش نوجوانی، مشق شب، فحش بابا، فلک معلم، شلنگ ناظم، خوشی در مراسم ختم.
کشمش: انگوری که خود را ساعت ها زیر آفتاب برنزه کرده است.
هالک شگفت انگیز: بر و بچه های بدنساز، پس از پایان تمرین، چنین تصوری از هیکل خود دارند.
گیاهخواری: طریقه ای از زندگی که قدیما، شکایچیان دست و پا چلفتی اختراع کرده بودند.
بزرگسال: فردی که از سن رشد طولی گذشته و مشغول رشد عرضی است.
دانشگاه: یک دوره چهارساله که … چیز بیشتری یادم نمی آید.
مغز: ارگانی از بدن که ما فکر می کنیم که فکر می کند.
خلاق: آدمی که حداقل بیست دلیل برای انتخاب روش ابلهانه خود دارد.
***********..**************************............*****************..........
بقیه ادامه مطلب
ادامه مطلب
[ چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:دیکشنری طنز فارسی به فارسی و تاریخچه تقلب!,
] [ 16:37 ] [ علیرضااسکندری ][